به گزارش شهرآرانیوز، فرض کنید یک تاجر بزرگ یا پزشکی که درآمد بالایی دارد، با انواع ترفندها مثل جعل دفاتر یا انتقال سرمایه به حسابهای صوری، از مالیات دادن شانه خالی میکند. در نتیجه بار مالیات به دوش قشر متوسط و ضعیف جامعه میافتد. همین ایجاد «احساس تبعیض» زمینهساز بیاعتمادی و رواج فرهنگ فرار مالیاتی نزد دیگر اقشار میشود و مهمتر آنکه دولت را از منابع مالی لازم برای عمران و رفاه عمومی محروم میسازد. اما آیا میتوان سیستمی طراحی کرد که تمکین، راحتتر از فرار باشد؟
نهجالبلاغه وقتی از مالیات و خراج سخن میگوید، تنها دربارۀ نرخ و رقم حرف نمیزند؛ بلکه راهکارهای عمیق حکمرانی، طراحی نهادها و اخلاق مأموران را مطرح میکند. این راهبرد، دقیقاً همان چیزی است که امروز «تطابق در طراحی» نامیده میشود؛ یعنی طراحی قوانینی که رعایتشان، آسان و کمهزینه باشد تا مردم بدون اجبار و ترس، خود به قوانین عمل کنند.
از دیدگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام، جلوگیری از فرار مالیاتی، حاصل ترکیبی هوشمند از چند راهکار اساسی است که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم.
۱. کرامت مؤدی؛ کاهش «هزینۀ روانی تمکین»
مهمترین چیز که کاهش دهندۀ اصلی انگیزۀ فرار مالیاتی است، حفظ کرامت مؤدی است. حضرت در دستورالعملی حکومتی به مأموران وصول مالیات، تأکید میفرمایند که باید با مالیاتدهنده با نهایت احترام و ادب رفتار شود. ایشان میخواهند که مأموران نه همچون «شخص مسلّط و سختگیر» رفتار کنند و نه کسی را بترسانند و نه با زور وارد حریم شخصی او شوند:
«در سر راه هیچ مسلمانی را نترسان، یا با زور از زمین او نگذر، و افزونتر از حقوق الهی از او مگیر. هر گاه به آبادی رسیدی، در کنار آب فرود آی، و وارد خانه کسی مشو... آن گاه که داخل شدی همچون شخص مسلّط و سختگیر نسبت به او رفتار نکن» (۱)
این رفتار محترمانه، در واقع «منشور حقوق مالیاتدهنده» است که «هزینه روانیِ تمکین» را پایین میآورد و تمایل به همکاری و اظهار درست را بالا میبرد و فرار را کاهش میدهد. مأموران باید چنان عمل کنند که مؤدی، حضور آنها را نه نشانۀ وحشت، بلکه مأموریت از سوی «امیری بخشنده و مهربان» بداند.
در یک روش مبتکرانه، امیرالمؤمنین علیهالسلام دستور میدهند که در گزینش کالای زکوی (مالیات) اجازه دهند خودِ مالک، دامهایش را به دو نیم تقسیم کند و هر نیمهای را که خواست برای خود بردارد و مأمور حق اعتراض ندارد. این دستور، پایۀ «رضایت و همراهی» مؤدی در فرایند اخذ مالیات است.
۲. عدالت در اخذ مالیات
فرار مالیاتی اغلب زمانی رخ میدهد که مؤدی احساس کند در حق او اجحاف شده و ناعادلانه برخورد میشود. به همین دلیل، در نظامهای مالیاتی امروزی، اصل بر حسابرسی دقیق، ارائه اسناد و مدارک و پیشفرض عدم صداقت مؤدی است. اما امیرالمؤمنین علیهالسلام برای جلوگیری از این احساس، دستورالعملهای دقیقی برای «عدالت در اخذ» صادر میفرمودند
مأمور مجاز نیست که «افزونتر از حقوق الهی» از مؤدی بگیرد. هدف، گرفتن حق خداست نه غارت اموال مردم. حضرت به مأموران جمعآوری زکات دستور میدادند که ابتدا خود را به عنوان «فرستاده ولیّ و جانشین خدا» معرفی کنند تا «حق خدا» (حق الله) را از اموال مردم دریافت نمایند. این مقدمه، معامله را از یک رابطه خشک اداری به یک تکلیف معنوی میان فرد و پروردگارش تبدیل میکرد.
سپس مأمور از مالک سؤال میکرد که آیا دینی از جانب خدا بر اموالش تعلق گرفته است یا خیر. نکته شگفتانگیز اینجاست: اگر مالک پاسخ منفی میداد، مأمور حق هیچگونه پیگیری، بازجویی یا تحقیق بیشتر را نداشت و باید به گفته او اعتماد میکرد:
«اگر کسی گفت: «نه»، دیگر، به او مراجعه مکن و اگر کسی پاسخ داد: «آری»، همراهش برو، بدون آنکه او را بترسانی یا تهدید کنی...» (۲)
شاید شگفتانگیزترین بخش آئیننامۀ مالیاتی امیرالمؤمنین علیهالسلام، توجه به جزئیات انسانی در فرآیند اداری اخذ مالیات باشد. ایشان به مأموران خود صریحاً دستور میدادند که برای پرداخت مالیات، هرگز لوازم ضروری زندگی مردم مانند لباس زمستانی و تابستانی، ابزار کار یا حیوان سواری آنها را نفروشند. هرگونه خشونت، حتی زدن یک تازیانه برای گرفتن یک درهم، مطلقاً ممنوع بود. این توجه به کرامت، حتی به حقوق حیوانات نیز تسری مییافت. در دستورالعمل جمعآوری زکات از دامداران آمده است: «حیوانی را رم مده و هراسان مکن و دامدار را مرنجان!». (۳)
در یک روش مبتکرانه، امیرالمؤمنین علیهالسلام دستور میدهند که در گزینش کالای زکوی (مالیات) اجازه دهند خودِ مالک، دامهایش را به دو نیم تقسیم کند و هر نیمهای را که خواست برای خود بردارد و مأمور حق اعتراض ندارد. این دستور، پایۀ «رضایت و همراهی» مؤدی در فرایند اخذ مالیات است.
این روند آنقدر تکرار میشد تا سهم بیتالمال مشخص شود. اما تکاندهندهترین جزئیات در ادامه میآید:
«و اگر دامدار، از این تقسیم، پشیمان شد و از تو درخواست گزینش دوباره دارد، بپذیر.» (فإنْ استقالَکَ فَأقِلْهُ).
این حقِ درخواستِ بازنگری فوری، سطحی از حقوق مؤدی را به رسمیت میشناسد که حتی در بسیاری از نظامهای امروزی نیز بیسابقه است.
حکومتها معمولاً از بخشش مالیاتی گریزانند و آن را کاهش درآمد و زیان برای خزانه میدانند در حالی که یکی از دلایل اصلی فرار مالیاتی، فشار اقتصادی یا وقوع حوادث غیرمترقبه است که توان پرداخت را از مؤدی میگیرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام با نگاهی دوراندیشانه، «بخشودگی» را زیان نمیشمارند، بلکه آن را «اندوختهای» برای آینده میدانند که در آبادانی شهرها و آراستن ولایت نقش دارد و قدرت تحمل مردم را زیاد میکند. این سیاست، مشوق مشارکت مالی و اعتمادبخش است.
این یک اقدام خیرخواهانه صرف نبود؛ بلکه یک استراتژی اقتصادی محاسبهشده بود. ایشان با بخشیدن مالیات در دوران بحران، اطمینان حاصل میکردند که پایه تولیدی حکومت (یعنی کشاورزان و صنعتگران) توان بازسازی خود را خواهند داشت و از یک فروپاشی عمیقتر اقتصادی جلوگیری میشد. بازده این «سرمایهگذاری»، یک اقتصاد مقاوم و مردمی وفادار بود که در آینده درآمدهای مالیاتی قویتری را تضمین میکرد:
«اگر مردم شکایت کردند از سنگینی مالیات، یا آفتزدگی، یا خشک شدن آب چشمهها یا خشکسالی... در گرفتن مالیات به میزانی تخفیف ده تا امورشان سامان گیرد... هرگز تخفیف دادن در خراج تو را نگران نسازد، زیرا آن، اندوختهای است که در آبادانی شهرهای تو، و آراستن ولایتهای تو نقش دارد» (۴)
هیچ نظامی بدون نظارت کارآمد، نمیتواند جلوی فرار مالیاتی را بگیرد؛ خصوصاً اگر فساد در بین مأموران مالیاتی ریشه بدواند. از دیدگاه نهجالبلاغه، «پیشگیری از فرار مالیاتی» با «نظارت نامرئی» گره خورده است.
در نامه ۲۵ نهجالبلاغه، حضرت مینویسد که مأموران باید اهل امانت باشند و کوچکترین خیانتی از هیچ عامل مالیاتی پذیرفته نیست: «آنها را به غیر از کسی که به دینش اطمینان داری و نسبت به اموال مسلمین دلسوز است، مسپار تا آن را (سالم) به ولی مسلمین برساند و او در میان مسلمانان تقسیم کند»
برخورد قاطع با خیانتکاران
حتی در بهترین نظامها، اگر نظارت نباشد، زمینه خیانت فراهم میآید. راهکار نهجالبلاغه برای جلوگیری از فرار مالیاتی و فساد، مبارزه قاطع با سوء استفاده کارگزاران مالی است؛ زیرا کارگزار خائن، مردم را نسبت به پرداخت حق خود بیانگیزه میکند.
حضرت، نظارت بر بیتالمال را از وظایف اصلی و اساسی حاکم اسلامی میدانستند وبه کارگزارانی که در اموال عمومی خیانت میکردند، دستور میدادند که حساب اموالشان را بفرستند و زنهار میدادند که «حسابرسی خداوند از حسابرسی مردم، سختتر است» (۵).
نگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام به مسئلۀ مالیات و جلوگیری از فرار، یک رویکرد صرفاً تنبیهی یا اجباری نیست؛ بلکه یک «رویکرد تربیتی» است. سیستمی که کرامت مؤدی را حفظ میکند، به او حق انتخاب میدهد، در سختی دست او را میگیرد و بر کارگزاران خود نظارت قاطع دارد، محیطی ایجاد میکند که مردم در آن، پرداخت مالیات را نه یک اجبار، بلکه «مشارکتی شریف» برای تحقق آرمانهای عمومی میدانند. این شیوه، راهکاری است که حتی امروز نیز میتواند زیربنای یک نظام مالیاتی عادلانه و کارآمد باشد.
پینوشت:
۱-(نهجالبلاغه، نامه ۲۵)
۲-(نهجالبلاغه، نامه ۲۵)
۳-(نهجالبلاغه، نامۀ ۲۵)
۴-(نهجالبلاغه، نامۀ ۵۳)
۵-(نهج البلاغه، نامه ۴۰)